26 فرهنگ

through

/THro͞o/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

از طریق، از میان، سرتاسر، از توی، از اغاز تا انتها، تمام، مستقیم، تمام شده، بواسطه، از وسط، بخاطر، در ظرف