26 فرهنگ

ترجمه مقاله

pore

/pôr/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

منافذ، منفذ، روزنه، سوراخ ریز، خلل وفرج، با دقت دیدن، در دریای تفکر غوطه ور شدن