loosing/lo͞os/دیکشنری انگلیسی به فارسیاز دست دادن، شل و سست شدن، رها کردن، برطرف کردن، نرم و ازاد شدن، حل کردن، سبکبار کردن، درکردن، از قید مسئوليت ازاد ساختن