26 فرهنگ

counsels

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مشاوران، مشورت، رایزنی، اندرز، تدبیر، مصلحت اندیشی، مشاوره دو نفری، پند دادن، توصیه کردن، نظریه دادن