گنجانیدن
لغتنامه دهخدا
گنجانیدن . [ گ ُ دَ ] (مص ) گنجیدن کنانیدن و گنجیدن فرمودن . (ناظم الاطباء). گنجاندن . جای دادن . جای دادن در :
هزار سلطنت دلبری بدان نرسد
که در دلی هنر خویش را بگنجانی .
هزار سلطنت دلبری بدان نرسد
که در دلی هنر خویش را بگنجانی .