فیروز شدن
لغتنامه دهخدا
فیروز شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کامیاب شدن . پیروز شدن . (یادداشت مؤلف ) :
هر کس که شود به مال دنیا فیروز
در چشم کسان بزرگ باشد شب و روز.
رجوع به فیروز شود.
هر کس که شود به مال دنیا فیروز
در چشم کسان بزرگ باشد شب و روز.
رجوع به فیروز شود.