حایل
لغتنامه دهخدا
حایل . [ ی ِ ] (اِخ ) (چشمه ٔ...) ابوعبیده و ابوزیاد گویند: چشمه ٔ آبی است در بطن مروت در سرزمین یربوع . ابوعبیدة گوید :
اذا قطعن حائلاً و المروت
فأبعد اﷲ السویق الملتوت .
رجوع به حائل شود.
اذا قطعن حائلاً و المروت
فأبعد اﷲ السویق الملتوت .
رجوع به حائل شود.