26 فرهنگ

گرازنده

/gorāzande/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

کسی که از روی ناز و تکبر راه می‌رود؛ خرامنده: ◻︎ دلیری کند با من این نادلیر / چو گور گرازنده با شرزه‌شیر (نظامی۵: ۸۲۳).