گرازنده/gorāzande/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهکسی که از روی ناز و تکبر راه میرود؛ خرامنده: ◻︎ دلیری کند با من این نادلیر / چو گور گرازنده با شرزهشیر (نظامی۵: ۸۲۳).