زلل
/zalal/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. (ادبی) در عروض، اجتماع خرم و هتم است که از مفاعیلن فاع باقی بماند و فعل به جای آن بگذارند.
۲. [قدیمی] لغزیدن و افتادن.
۳. [قدیمی] از حق و صواب منحرفگشتن.
۴. [قدیمی] لغزش؛ خطا.
۵. [قدیمی] کمی؛ نقصان.
۲. [قدیمی] لغزیدن و افتادن.
۳. [قدیمی] از حق و صواب منحرفگشتن.
۴. [قدیمی] لغزش؛ خطا.
۵. [قدیمی] کمی؛ نقصان.