دوبین/dobin/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهکسی که یک چیز را دوتا ببیند؛ چپچشم؛ چشمگشته؛ لوچ؛ احول؛ گاج؛ گاژ؛ کاچ؛ کوچ.