خورنگه/xorangah/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده= خورنگاه: ◻︎ خواهی که در خورنگه دولت کنی طواف / برخیز از این خرابهٴ نادلگشای خاک (خاقانی: ۲۳۷).