خشکسار/xošksār/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهزمین خشک و بیآبوعلف: ◻︎ به هر خشکساری که خسرو رسید / ببارید باران، گیا بردمید (نظامی۵: ۱۰۰۲).