26 فرهنگ

ترجمه مقاله

بغند

/baqand/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

چرم؛ پوست حیوان؛ غرغن؛ غرغند: ◻︎ روز هیجا از سر چابک‌سواری بردری / از برخش و ران اسب خصم کیمخت و بغند (سوزنی: مجمع‌الفرس: بغند).