26 فرهنگ

اطباق

/'etbāq/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. پوشاندن.
۲. تا کردن؛ بر هم نهادن.
۳. اجماع کردن بر کاری؛ گرد آمدن و هم‌رٲی شدن گروهی برای کاری.