لغتنامه دهخدا
محمرة. [ م ُ ح َم ْ م ِ رَ ] (اِخ ) گروهی از خرمیه خلاف مبیضه ، محمر، یکی . آنها که شعاری سرخ رنگ دارند چون مبیضه و مسوده و آنان فرقه ای از خرمیه اند و یکی آن محمر است که از مخالفان مبیضه اند. و گویند به معنای کسانی هستند که درفش خود را سرخ رنگ کنند. (از لسان العرب ). نامی با