روپوشلغتنامه دهخداروپوش . (نف مرکب / ن مف مرکب ، اِ مرکب ) هر چیزی که روی چیز دیگر را بپوشاند. (فرهنگ نظام ) (برهان قاطع). پرده . (برهان قاطع) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). آنچه بر روی کسی یا چیزی درکشند تا از برف و باران و آفتاب و گردو خاک و نظر مردمان و پشه و
روپوشفرهنگ فارسی عمید۱. آنچه روی چیزی را میپوشاند؛ هرچه که با آن روی کسی یا چیزی را میپوشانند.۲. بالاپوش؛ پرده.۳. جامۀ ساده و بلندی که بر روی لباسهای دیگر بر تن میکنند: روپوش پزشکان، روپوش پرستاران، روپوش شاگردان مدرسه.
روپوشenvelope 2واژههای مصوب فرهنگستانپوشش لاستیکی نازکی که تایر روکشی را در بر میگیرد و لبههای آن بین رینگ پخت (curing rim) و مَنجید قرار داده میشود
سیم روپوشلغتنامه دهخداسیم روپوش . [ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سیم دغل . سیم قلب . سیم ناقص . (آنندراج ) : دوای حقنه ٔ افلاک سیم روپوش است امید بر در او بیهده مبر رنجور.حکیم شرف الدین شفایی (از آنندراج ).
روپوشانیcappingواژههای مصوب فرهنگستانآخرین مرحلة دفن پسماند در خاکچال که در آن روی پسماند را با خاک میپوشانند
روپوشانیcappingواژههای مصوب فرهنگستانآخرین مرحلة دفن پسماند در خاکچال که در آن روی پسماند را با خاک میپوشانند
روپوشانی وبگاهwebsite cloaking,cloaking, page cloakingواژههای مصوب فرهنگستاندر رایانة خدماتدهندة وب، نمایش یا پنهانسازی صفحاتِ وب بر طبقِ نشانی تخصیصی قرارداد اینترنتی کاربر
سیم روپوشلغتنامه دهخداسیم روپوش . [ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سیم دغل . سیم قلب . سیم ناقص . (آنندراج ) : دوای حقنه ٔ افلاک سیم روپوش است امید بر در او بیهده مبر رنجور.حکیم شرف الدین شفایی (از آنندراج ).