ترجمه مقاله

رقیب

raqib

۱. آن‌که می‌خواهد از کسی پیشی گیرد؛ آن‌که با کسی رقابت می‌کند.
۲. [جمع: رقیبان] هریک از دو نفری که به یک نفر عشق می‌روزند.
۳. [قدیمی] نگهبان؛ پاسبان؛ محافظ.

۱. حریف، مدعی، معارض، هماورد، همچشم
۲. موکل
۳. مراقب، نگهبان

هماورد، همرزم

ترجمه مقاله