غندشلغتنامه دهخداغندش . [ غ ُ دِ ] (اِ) پنبه ٔ برزده ٔ گردکرده شده . (از برهان قاطع) (آنندراج ). پنبه ٔ زده ٔ گردکرده شده . (ناظم الاطباء).
کژآغندشلغتنامه دهخداکژآغندش . [ ک َ غ َ دِ ] (اِ مرکب ) به معنی کژآغند است که جامه ٔ روز جنگ باشد. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به کژ آغند شود.