طسمفرهنگ واژگان قرآناز حروف مقطعه و رموز قرآن (در روايتي از امام صادق عليه السلام آمده که طس معنايش "انا الطالب السميع المبدي و المعيد : من (خداوند) منم طالب شنواي آغازگر و باز گرد
طسملغتنامه دهخداطسم . [ طَ ] (ع مص ) مثل الطمس . (زوزنی ). ناپدید گردیدن . طسوم . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
طسملغتنامه دهخداطسم . [ طَ س َ ] (ع مص ) ناگوار گردیدن . || نفخ کردن شکم . || (اِ) تیرگی و تاریکی اول شب . || تاریکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
طسملغتنامه دهخداطسم . [ طا سین ْ میم ْ ](اِخ ) در مفتتح سوره های الشعراء و القصص از حروف مقطعه ٔ اوایل پاره ای از سوره های قرآن است ، و مفسران رادر معنی آن اختلافات بسیار است .
طسملغتنامه دهخداطسم .[ طَ ] (اِخ ) قبیله ای است از عاد و آن از اولاد طسم بن لاوی بن سام بن نوح علیه السلام بود. (منتهی الارب ) (آنندراج ). قومی از عرب بائده و ایشان بنوطسم بن ل
ذوات طسملغتنامه دهخداذوات طسم . [ ذَ ت ُ طَ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) سورتها از قرآن که به طسم آغاز شود. و آنان را طواسیم نیز نامند.
طسوملغتنامه دهخداطسوم . [ طُ ] (ع مص ) ناپدید گردیدن : طسم الشی ٔ طُسوماً. کذا فی طسم الطریق . لغةٌ فی طمس ، علی القلب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || طسمته ؛ ناپدید کردم او را.