طخروذلغتنامه دهخداطخروذ. [ طَ / طُ ] (اِخ ) قریه ای است از قرای نیشابور. (نقل از سمعانی ). رجوع به طخورذ شود.
طخروذیلغتنامه دهخداطخروذی . [ طَ / طُ ] (ص نسبی ) منسوب به طخروذ از دیه های نیشابور. (سمعانی ). رجوع به طخورذی شود.
طخرورلغتنامه دهخداطخرور. [ طُ ] (ع ص ، اِ) پاره ٔ ابر تُنک . ج ، طخاریر. || مرد غریب . || آنکه نه چُست باشد و نه سُست . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
مخروط خروجیexit coneواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از تونل باد که هوا از آزمونگاه به درون آن جریان مییابد
خواهرگویش خلخالاَسکِستانی: xâlə دِروی: xâv شالی: xâv کَجَلی: howa/ howlig کَرنَقی: xâv کَرینی: xow کُلوری: xâv گیلَوانی: hâv/ hâvar لِردی: xov
شوهرِ خواهرگویش خلخالاَسکِستانی: zâmâ دِروی: zâmâ شالی: zâmâ کَجَلی: zamâ کَرنَقی: zamâ/ xâvara ši کَرینی: xâvara šu/ zâmâ کُلوری: zâmâ گیلَوانی: zâmâ لِردی: xovara šu/ zâmâ