طهارتلغتنامه دهخداطهارت . [ طَ رَ ] (از ع ، مص ) پاک گردیدن . یقال : طهر طهراً و طهارة. (منتهی الارب ). پاک شدن . (آنندراج ) (دهار). پاکی . (آنندراج ) : تقوای نفس ما بطواف ِ پیال
طهارتفرهنگ انتشارات معین(طَ رَ) [ ع . طهارة ] 1 - (مص ل .) پاک گردیدن . 2 - غسل کردن ، وضو گرفتن . 3 - (اِ مص .) پاکی .
طهارت کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تطهیر کردن، طاهر کردن، طهارت گرفتن ۲. وضو کردن، غسل کردن ۳. پاک کردن، نجاستزدایی کردن