طاییلغتنامه دهخداطایی . (ص نسبی ) طائی . منسوب به طَی ّ. پدر قبیله ای از عرب و قیاس طَیّئی است . (از اقرب الموارد). رجوع به طائی شود.
طاییفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهاز قبیلۀ طی: ◻︎ نماند حاتم طایی ولیک تا به ابد / بماند نام بلندش بهنیکویی مشهور (سعدی: ۱۰۸).
حاتم طاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ی، جوانمرد، عیار، لوطی، داش، داشمشدی، مرد اهداکنندۀخون، اهداکنندۀ کلیه (عضو، ...)