چروکیدگیwrinklingواژههای مصوب فرهنگستانایجاد شدن سطحی چروکیده در یک پوشش یا فلز نوردشده بهدلیل شرایط نامناسب محیطی و اجرایی
wrigglingدیکشنری انگلیسی به فارسیتکان دادن، لول خوردن، جنبانیدن، طفره زدن، لولیدن، کرموار تکان دادن، حرکت کرموار کردن