wretchederدیکشنری انگلیسی به فارسیوحشی، رنجور، بد بخت، رنجه، پست، خوار، تاسف اور، ضعیف الحال، بی چاره
wrenchesدیکشنری انگلیسی به فارسیآچار، اچار، اچار فرانسه، عمل تند و وحشیانه، تند، چرخش، نقشه فریبنده، پیچ دادن، پیچ خوردن
wretchedestدیکشنری انگلیسی به فارسیشگفت انگیز، رنجور، بد بخت، رنجه، پست، خوار، تاسف اور، ضعیف الحال، بی چاره