دماسنج تاوهایvortex thermometerواژههای مصوب فرهنگستاندماسنج مورد استفاده در هواگَردها که در آن افزایش بیدررو و مالشی دما با اعمال حرکت چرخشی هوای عبوری بهطور خودکار تصحیح میشود
تاوۀ غلتکیroll vortexواژههای مصوب فرهنگستانتاوۀ افقی پادگرد (counterrotating) که معمولاً در لایۀ مرزی همرَفتی رخ میدهد
تاوۀ قطبیpolar vortexواژههای مصوب فرهنگستانگردش چرخندی با مقیاس سیارهای، معمولاً متمرکز در منطقۀ قطبی، در گسترهای از وَردسپهر میانی تا پوشنسپهر متـ . چرخ پیراقطبی circumpolar whirl تاوۀ پیراقطبی circumpolar vortex چرخند قطبی polar cyclone کمفشار قطبی polar low
worthiestدیکشنری انگلیسی به فارسیبا ارزش ترین، شایسته، سزاوار، مستحق، لایق، شایان، سزاوار سرزنش، خلیق، فرا خور
worthiestدیکشنری انگلیسی به فارسیبا ارزش ترین، شایسته، سزاوار، مستحق، لایق، شایان، سزاوار سرزنش، خلیق، فرا خور