فرمول خطی ویسوِسِرWiswesser line notation, WLN, Wiswesser line formula, line-formula methodواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ نشانهگذاری کربنها که شامل نمایش عنصرهای شیمیایی گروههای عامل و سامانههای حلقوی در یک خط است
صمدلغتنامه دهخداصمد. [ ص َ ] (اِخ ) آبی است ضباب را. (معجم البلدان ). در اقرب الموارد آرد: آبی است رباب را.
صمدلغتنامه دهخداصمد. [ ص َ ] (ع اِ) جای بلند درشت . (منتهی الارب ). زمین بلند درشت . (مهذب الاسماء). المکان المرتفع الغلیظ. ج ، اَصماد، صِماد. (اقرب الموارد). در معجم البلدان آ
صمدلغتنامه دهخداصمد. [ ص َ م َ ] (اِخ ) (شیخ ...) طاهر نصرآبادی در ترجمه ٔ وی چنین نویسد: از نواده های شیخ سعدی شیرازی است . مرد درویش و پاک طینت شکسته احوال بود. در زمان شاه ج
صمدجولغتنامه دهخداصمدجو. [ ص َ م َ ] (نف مرکب ) جوینده ٔ صمد. جوینده ٔ خدا. خداپرست . خداطلب : احدگویان صمدجویان همه زیر زمین رفتندتو مهرویان مهوش را در این خاک گران بینی .خاقانی
صمدآبادلغتنامه دهخداصمدآباد. [ ص َ م َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان بدوستان بخش هریس شهرستان اهر که در 33 هزارگزی جنوب باختری هریس و 6 هزارگزی شوسه ٔ اهر به تبریز واقع است . جلگه ،
صمدآبادلغتنامه دهخداصمدآباد. [ ص َ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند که 92 هزارگزی جنوب خاوری خوسف واقع است . جلگه و گرمسیر. سکنه ٔ آن 31 تن . آب آن از قن
صمدآبادلغتنامه دهخداصمدآباد. [ ص َ م َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان اشکور پائین بخش رودسر شهرستان لاهیجان که در 55 هزارگزی جنوب رودسر و 19 هزارگزی جنوب باختری سی پل و چهار هزارگزی شوئیل