وینچستر، رمیدن، لرزیدن، خود را عقب کشیدن، خود را لرزاندن و تکان دادن
وینچینگ، با چرخ یا دستگیره کشدن
عجله کردن، دختر بازی کردن
winging، بالدار کردن، پردارکردن، پیمودن
اجتناب ناپذیر
وحشیانه
بی اختیار