صلفحادلغتنامه دهخداصلفحاد. [ ] (اِخ ) (بکر) یکی از اجداد منسی است که در دشت فوت کرده جز چند دختر از او باقی نماند، علیهذا امر شد که همان دختران وارث او شوند. در صورتی که خود را به