wending، پیمودن
سیم پیچی، سیم پیچ، چیزی که پیچ میخورد، رود پیچ، مارپیچی، پیچاپیچ
خود سیم پیچ
سیم پیچ
خم شدن، عطف
الزام آور، انقیاد، جلد، شیرازه، صاحفی، اجباری، الزام اور