warriorدیکشنری انگلیسی به فارسیجنگجو، سلحشور، مبارز، جنگاور، دلاور، مجاهد، مرد جنگی، رزمجو، محارب، جنگ کننده
گور جنگاورwarrior burialواژههای مصوب فرهنگستانگوری شامل جسد یا بقایای جسد یا خاکستر جنگجوی جوشنپوش و خودبرسرنهاده و مجموعهای از جنگافزارها
دلیردیکشنری فارسی به انگلیسیbold, brave, courageous, daring, fearless, gamy, greathearted, hardy, lionhearted, manful, masculine, nervy, plucky, Spartan, stalwart, stout, valiant, valorous