رقیهفرهنگ نامها(تلفظ: roqiye) (عربی) به معنی دعا ، تعویذ ؛ (در اعلام) یکی از چهار دختر پیغمبر اسلام (ص) از خدیجه ؛ دختر امام حسین (ع) ؛ ]این واژه در عربی به صورت رُقَیَّه /roq
رقیهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهآنچه برای حصول امری یا به جهت حفظ و نگهداری خود به کار میبرند از قبیل افسون، دعا، تعویذ، و مانند آن.
رقیه آبادلغتنامه دهخدارقیه آباد. [ رُ قی ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان مؤمن آباد بخش درمیان شهرستان بیرجند. سکنه ٔ آن 357 تن است و آب آن از قنات است . محصول عمده ٔ آنجا غلات و شلغم است
جرقویه ٔ بالالغتنامه دهخداجرقویه ٔ بالا. [ ج َ ] (اِخ ) از بلوکات شهرضای اصفهان است . رجوع به جرقویه شود.
جرقویه ٔ پایینلغتنامه دهخداجرقویه ٔ پایین . [ ج َ ] (اِخ ) از بلوکات شهرضای اصفهان . رجوع به جرقویه شود.
جرقویهلغتنامه دهخداجرقویه . [ ج َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان شهرضاست . این دهستان در خاور شهرضا واقع شده و مشخصات آن بشرح زیر است : از شمال بدهستان رودشت و از