تکراریهای پیاپی شمارمتغیرvariable number of tandem repeat, VNTRواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از تکراریهای پیاپی کوتاه که تعداد آنها در ژنگان انسانهای مختلف متفاوت است
ردفلغتنامه دهخداردف . [ رَ ] (ع مص ) پیروی کردن کسی را و پیرو او شدن . (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). پیروی کردن کسی را. (از اقرب الموارد). از پی فراشدن . (تاج ال
ردفلغتنامه دهخداردف . [ رِ ] (ع اِ) نشیننده ٔ سپس سوار. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (از اقرب الموارد). || هرچه در پس چیزی لازم باشد. (آنندراج ) (ناظ
ردففرهنگ انتشارات معین(رِ دْ) [ ع . ] (ص .) 1 - پیرو، تابع . 2 - ترک ، کسی که پشت سرِ سوار می نشیند. 3 - هر الف و واو و یای ماقبل «روی » مانند شجاع ، نفور، بغیر چنین قافیه ای را «مُر
گردفرامرزلغتنامه دهخداگردفرامرز. [ گ ُ ف َ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان یزد، واقع در 6هزارگزی شمال یزد، کنار خاور راه شوسه ٔ یزد به اردکان . هوای آنجا معتدل و دارای 124
گردفرسالغتنامه دهخداگردفرسا. [ گ َ ف َ ] (ن مف مرکب ) آنچه گرد آن را فرسوده کرده باشد : بسا درجا که بینی گردفرسای بود یاقوت یا پیروزه را جای .نظامی .