عفدلغتنامه دهخداعفد. [ ع َ ] (ع اِ) کبوتر، یا مرغی است شبیه کبوتر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از فهرست مخزن الادویه ).
عفدلغتنامه دهخداعفد. [ ع َ ] (ع مص ) هر دوپای فراهم آورده برجستن . (از منتهی الارب ).دو پای را در کنار هم قرار دادن و جهیدن بدون دویدن . (از اقرب الموارد). عَفَدان . رجوع به عف
عفدانلغتنامه دهخداعفدان . [ ع َ ف َ ] (ع مص ) به معنی مصدر عَفد است .(منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به عفد شود.