عفللغتنامه دهخداعفل . [ ع َ ف َ / ع َ ] (ع اِ) فنج ماده ، و آن چیزی است که از شرم زن و شترماده برآید مانند ادره و فتق که درخایه ٔ مردان باشد. (از منتهی الارب ). در اصطلاح فقها،
جعفللغتنامه دهخداجعفل . [ ] (ع اِ) جعفیل . گل جالیز. گلک .(ذیل قوامیس عرب تألیف دزی ). رجوع به جعفیل شود.
عفلةلغتنامه دهخداعفلة. [ ع َ ف َ ل َ ] (ع اِ) فنج ماده و آن چیزی است که از شرم زن و شترماده برآید، مانند ادره که در خایه ٔ مردان باشد. (از منتهی الارب ). عفل . رجوع به عفل شود.
جعفلیقلغتنامه دهخداجعفلیق . [ ج َ ف َ ] (ع ص ) زن بزرگ . زن عظیم جثه . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ).