عقدتینلغتنامه دهخداعقدتین . [ ع ُ دَ ت َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ عقدة (در حالت نصب و جر، و در زبان فارسی این قاعده رعایت نشود). عقدتان . و رجوع به عقدة شود. || (اصطلاح نجومی )، عقدة الرا
عقدتانلغتنامه دهخداعقدتان . [ ع ُ دَ ] (ع اِ) تثنیه ٔ عقدة (در حال رفع، و رعایت این قاعده درزبان فارسی نشود). عقدتین . و رجوع به عقدتین شود.