سوخت افزودهadditional fuel, unusable fuelواژههای مصوب فرهنگستانسوختی که برای مقاصد عملیاتی ازقبیل توزین و تعادل و رعایت حداقلها حمل میکنند
به درد نخوردیکشنری فارسی به انگلیسیdiscard, good-for-nothing, third-rate, unavailing, unfit, unuseable, useless, valueless, inept, worthless