عدودیکشنری عربی به فارسیدشمن , عدو , خصم , دشمن کردن , الهه انتقام , کينه جويي , انتقام , قصاص , دوسرعت , با حداکثر سرعت دويدن
وعددیکشنری عربی به فارسیدرگروگان , گرو , وثيقه , ضمانت , بيعانه , باده نوشي بسلا متي کسي , بسلا متي , نوش , تعهد والتزام , گروگذاشتن , بسلا متي کسي باده نوشيدن , متعهد شدن , التزام داد