علیشلغتنامه دهخداعلیش . [ ع ُ ل َ ] (اِخ ) لقب عبداﷲبن محمدبن احمد علیش . فقیه بود و در مصر متولد شد و در آنجا پرورش یافت و در سال 1294 هَ . ق . درگذشت . او را رساله ای است در ح
علیشلغتنامه دهخداعلیش . [ ع ُ ل َ ] (اِخ ) محمدبن احمدبن محمد علیش مالکی مغربی اشعری شاذلی ازهری . مکنی به ابوعبداﷲ. وی از علمای مالکی اواخر قرن 13 هَ . ق . و اصل او از طرابلس غ
علیشاهیلغتنامه دهخداعلیشاهی . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان گور، بخش ساردوئیه ، شهرستان جیرفت . واقع در 44هزارگزی خاور ساردوئیه و در سر راه مالرو ساردوئیه به دارزین . این د
علیشاهیلغتنامه دهخداعلیشاهی . [ ع َ ] (اِخ ) تیره ای است از شعبه ٔ «باوی » و آن شعبه ای است از طوایف کوه گیلویه از ایلات فارس . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 88).
علیشاهیلغتنامه دهخداعلیشاهی . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جاوید، بخش فهلیان و ممسنی ، شهرستان کازرون . واقع در 38هزارگزی خاور فهلیان و در دامنه ٔ جنوبی کوه پرویر. ناحیه ای است
علیشیر نوائیلغتنامه دهخداعلیشیر نوائی . [ ع َ رِ ن َ ] (اِخ ) (امیر...) نام او علیشیربن الوس یا کیچکنه یا کیچینه یا کجکنه ٔ نوائی جغتائی و ملقب به نظام الدین است . وی از مشاهیر درباریان
علیشاهلغتنامه دهخداعلیشاه . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سیاه منصور، شهرستان بیجار. واقع در 30هزارگزی جنوب حسن آباد سوگند، و 4هزارگزی مدک . ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر، و د