عبراتلغتنامه دهخداعبرات . [ ع َ ب َ ] (ع اِ) ج ِ عَبرة. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || (اِخ ) یوم العبرات ؛ از روزهای اعراب است . (ناظم الاطباء).
عثراتلغتنامه دهخداعثرات . [ ع َ ث َ ] (ع اِ) ج ِ عثرة. لغزش . (از غیاث اللغات ). || خطا و سهو. (ناظم الاطباء) : تا در حضرت پادشاه عثرات ایشان را شفیع شد. (جهانگشای جوینی ). سلطان
عراتلغتنامه دهخداعرات . [ ع َرْ را ] (ع ص ) درخشنده و لرزنده و جنبنده از نیزه و برق . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
عراتلغتنامه دهخداعرات . [ ع ُ ] (ع ص ، اِ) برهنگان . ج ِ عاریة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). و رجوع به عراة شود.