عیاشیلغتنامه دهخداعیاشی . [ ع َی ْ یا ](حامص ) عمل عیاش . عیش و عشرت و خوشگذرانی و شادی و اشتغال به شادی . || شهوت پرستی و فسق و فجور و ماژپرستی . (ناظم الاطباء). و رجوع به عیاش
عیاشیلغتنامه دهخداعیاشی . [ ع َی ْ یا ] (اِخ ) عبداﷲبن محمدبن ابی بکر عیاشی مغربی . رجوع به عبداﷲ (ابن محمد...) شود.