عشتانلغتنامه دهخداعشتان . [ ع َش ْ ش َ ] (اِخ ) شهری است در یمن از سرزمین صعدة، که ابراهیم بن محمدبن حَدوبة صنعانی از آنجا بوده است . (از معجم البلدان ).
کعبتانلغتنامه دهخداکعبتان . [ ک َ ب َ ] (اِخ ) بصیغه ٔ تثنیه ، بیت الحرام و بیت المقدس . (ناظم الاطباء). آن را کعبتین نیز می گویند.
کعبتانلغتنامه دهخداکعبتان . [ ک َ ب َ ](ع اِ) بصیغه ٔ تثنیه ، دو طاس بازی نرد و آن را کعبتین نیز گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به کعبتین شود.
کعتانلغتنامه دهخداکعتان . [ ک ِ ] (ع اِ) ج ِ کُعَیت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به کعیت شود.
عشانطةلغتنامه دهخداعشانطة. [ ع َ ن ِ طَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عَشَنَّط. (ناظم الاطباء). رجوع به عشنط شود.