فطرسلغتنامه دهخدافطرس . [ ف ُ رُ ] (اِخ ) نام نهری در نزدیکی رمله در سرزمین فلسطین . (از معجم البلدان ).
فطرسلغتنامه دهخدافطرس .[ ف ُ رُ ] (اِخ ) نام یکی از حواریان عیسی علیه السلام . (یادداشت مؤلف ). پطرس . بطرس . رجوع به پطرس شود.
فطرسواژهنامه آزادنام فرشته ای که به دلیل کندی در اجرای دستور الهی و یا ترک اولی در جزیره ای به عنوان جریمه و مجازات بدون بال و پر به مدت هفتصد سال زندانی شد تا اینکه در روز ولاد
ابوفطرسلغتنامه دهخداابوفطرس .[ اَ ف ُ رُ ] (اِخ ) (نهر...) نهری است در فلسطین بدوازده میلی رمله از سوی شمال و مخرج آن چشمه هائی در کوه پیوسته ٔ به نابلس و بمیان دو شهر ارسوف و یافا
فطروسواژهنامه آزادنام فرشته یا ملکی است که به علت کوتاهی درانجام وظیفه خداوند بالهای اورا شکست ودر جزیره ای دور افتاده ساکنش نمود اما بعد از تولد امام حسین وبه کمک جبرئیل پیکر خو