فریعلغتنامه دهخدافریع. [ ف ُ رَ ] (ع اِ) لغتی است در فرعون یا آن ضرورت شعر است در سخن امیةبن ابی الصلت . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
فریعیلغتنامه دهخدافریعی . [ ف ُ رَ عی ی ] (ص نسبی ) منسوب به فریع که بطنی است از عبدالقیس . (سمعانی ).
ابوفریعةلغتنامه دهخداابوفریعة. [ اَ ف ُ رَ ع َ ] (اِخ ) سلمی . صحابی است . و غزوه ٔ حنین را دریافته است .