trimmerدیکشنری انگلیسی به فارسیصاف کننده، دستکاری کننده، تادیب کننده، پیرایشگر، زینت دهنده، تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
صفحک تنظیمtrim tab/ trim tabing, trimmerواژههای مصوب فرهنگستانصفحکی که بر روی لبۀ فرار برخی سطوح فرمان اولیه، مانند سکان افقی و عمودی، برای اصلاح حرکت هواگرد، نصب میکنند
زنندهدیکشنری فارسی به انگلیسیacrimonious, abrupt, bad, atrocious, beastly, dirty, disagreeable, disreputable, distasteful, eyesore, flagrant, forbidding, fulsome, garish, grievous, gruesome