گنجخانهtreasure houseواژههای مصوب فرهنگستاناتاق یا ساختمانی که گنج در آن نگهداری میشود متـ .خزانه treasury1
خزانهدیکشنری فارسی به انگلیسیchamber, coffers, exchequer, kitty, magazine, nursery, repository, storehouse, treasure, treasure house, treasury, vault
گنجtreasureواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای ارزشمند باقیمانده از گذشته شامل سنگها و فلزات و اشیای گرانبها متـ .گنجینه treasury2
گنجtreasureواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای ارزشمند باقیمانده از گذشته شامل سنگها و فلزات و اشیای گرانبها متـ .گنجینه treasury2