گذراtransitiveواژههای مصوب فرهنگستانفعلی که مفعول بیواسطه میپذیرد متـ . متعدی فعل گذرا، فعل متعدی transitive verb
امضای تراگذرtransitive signatureواژههای مصوب فرهنگستاننوعی امضا که با در اختیار داشتن امضای روی یالهای (a و b) و (b و c) از یک گراف، امکان تولید امضا روی یال (a و c) را بدون در اختیار داشتن کلید خصوصی و تنها با اس
ترجیحات تراگذارtransitive preferenceواژههای مصوب فرهنگستانالگوی منطقی رجحانگذاری که براساس آن ترجیح کالای اول به کالای دوم و ترجیح کالای دوم به کالای سوم، متضمن ترجیح کالای اول به سوم است متـ . تراگذاری transitivity
رابطۀ ترایاtransitive relationواژههای مصوب فرهنگستانرابطهای دوتایی مانند R در یک مجموعه بهطوریکه اگر aRb و bRc آنگاه aRc
ترجیحات تراگذارtransitive preferenceواژههای مصوب فرهنگستانالگوی منطقی رجحانگذاری که براساس آن ترجیح کالای اول به کالای دوم و ترجیح کالای دوم به کالای سوم، متضمن ترجیح کالای اول به سوم است متـ . تراگذاری transitivity