transportingدیکشنری انگلیسی به فارسیحمل و نقل، حمل کردن، ترابری کردن، بردن، نقل و انتقال دادن، از خود بیخود شدن، از جا در رفتن
transferringدیکشنری انگلیسی به فارسیانتقال، انتقال دادن، واگذار کردن، منتقل کردن، ورابردن، انقال دادن