25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
جِزا کُش
tormentor
tormented
زجر
زجر نمودن
زجر دادن
بیشتر بدانید
eustatically
نِسمَه کارَه
خودکشته
تعبیه کردن
بنه
enchantment
جستوجوی دقیق
torturous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زجر آور، طاقت فرسا، زجر دار، متضمن زجر وشکنجه
جستوجوی همآغاز
torturously
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنجالی
torturousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنبیه