فتیللغتنامه دهخدافتیل . [ ف َ ] (ع ص ) تافته . (منتهی الارب ). مفتول . (اقرب الموارد). || (اِ) رسن باریک از پوست خرمابن ، و گاهی آن را بر حلقه ٔ دو چوب استاده ٔ وادیج بندند. (من
فتیلفرهنگ انتشارات معین(فَ) [ ع . ] 1 - (ص .) تافته ، مفتول . 2 - ریسمان باریک از پوست خرمابن . 3 - آن چه از چرک بدن که با انگشتان تابند.
فتیلهگویش اصفهانی تکیه ای: pilta/ lönǰa طاری: fitila طامه ای: pilta طرقی: pülta کشه ای: pilta نطنزی: pilte