فتی شیستفرهنگ انتشارات معین(فِ) [ فر. ] (ص .) کسی که علاقة شدید به یکی از اعضا یا البسة معشوق خود دارد.
فتی شیستفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. آنکه بت یا چیز غیر ذیروحی را پرستش کند.۲. (روانشناسی) مبتلا به فتیشیم.
گفتیگویش اصفهانی تکیه ای: bedvât طاری: bedvât طامه ای: bod(v)ât طرقی: bedvât/ bedât کشه ای: bedvâ نطنزی: badvât